(مي گيم: مهدي جان دوستت داريم آقاجان چشم به راه شماييم ...
اما توي حديث نفسهاي خلوت دلمون هم حرفي از او نيست. چه رسد به حرفها و گپهاي روزانمون!)
...
چشم انتظار ماندن ، از انتظار دور است
آنان كه جان سپردند ، مردان انتظارند
آنان كه بي تو سوزند ، سوزند عالمي را
اي واي اگر بدين سوز ، آهي ز دل برآيد