«السلام عليک يا ساقي العطاشا»
خواستم بر دامنم بگذارمت اما نشد
خواستم از خاک و خون بردارمت اما نشد
اين تن صد پاره را همياري يک بوسه نيست
خواستم بي بوسه هم بسپارمت اما نشد
دست بردم زير جسم پاره اما ريختي
خواستم تا مي شود بشمارمت اما نشد
چون يتيمت از تنت با تازيانه دور شد
گفتمش در قتلگه بازآرامت اما نشد
پاره هاي معجرم گرچه تبرک شد ز خون
خواستم بر چادرم بنگارمت اما نشد
سلام دوست عزيز با «سوگوار? امام مهدي »آپم،يه سري بزنيد.
به اميد صبح ظهور...
اللهم اشف صدر الحسين بظهور الحجه