گل هميشه بهارم خداکند که بياييزدل برفته قرارم خدا کند که بياييدواي درد دل من نويد صبح اميدم سپيده سحر من خداکند که بياييبه خشکي دل سردم چو باد سبز بهاريز راه رافت و رحمت خدا کند که بياييبه اين کوير دل من چو آب سرد گوارا ز آسمان الهي خدا کند که بياييکنار بوته خاري نشسته غنچه زخميبراي نازش اين گل خدا کند که بياييصفاي صعي دل من به پاي مروه رويتچو آب زمزم کعبه خدا کتد که بياييغريبيم شده افزون در اين ديار تباهيغريب خسته دوران خدا کند که بياييذخيره من خاکي محبت پدر توستصداي غربت حيدر خداکند که بياييبه کوچه هاي ستمگر کنار چادر خاکيبه انتقام نگارم خدا کند که بياييتمام شهر و ديارم شده فساد و تباهيز پشت قله دوران خدا کند که بياييفداي خال سياهت گل شقايق نرگسشکسته شيشه اشکم خدا کند که بياييبه انتها برسيدم رخ مه تو نديدمتو اي هلال شب من خدا کند که بيايي
با عرض سلام و خسته نباشيد
ممنونم که به وبلاگم سر زديد . شعر زيبايي بود و تاثير گذار. به اميد ظهور منجي عدالت گستر عالم..........
کوير