حتما شما هم وقتی به پابوس آفتاب هشتم مشرف می شوید دستان گره خورده به ضریح زیبای آقا، و ضجه ها و ناله های دردمندان را دیده اید و شنیده اید.
توسلات و نذوراتِ خیلِ عظیم دوستداران و متمسکین به آستانِ امام رئوف، همیشه نظر ما را به خودش جلب کرده.
به قول عزیزی : اگر ابا الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام غریب الغرباست؟ پس غربت ائمه بقیع و سامرا و کاظمین به چه نحوی است؟!
اعتقاد همه ی ما شیعیان (به ویژه ایرانیها) در توسل و تمسک به ائمه علیهم السلام، اینچنین ظهور و بروز دارد که اگر ضریحی ببینیم و یا بارگاه و مرقدی را درک کنیم، آنچنان احترام و اکرامی برای آن قائلیم که حتا در دورافتاده ترین نقاط ایران هم امام زاده ای بی نصیب از نذورات و توسلات ما نمی ماند. (که متولیان این مضاجع شریف هم هر روز به فکر توسعه و نوسازی و بهسازی اینگونه اماکن مقدس می افتند.)
لابد تا به اینجا شک کرید که من قایل به اینچنین توسلات هستم یا نیستم؟ ولی اینگونه که در خطورات ذهنی شما می گذرد نیست؛ بلکه من معتقد و عامل به این زیارات و توسلاتم.
اما دل نوشته ی امروز من خطاب به آن عزیزی است که در حیرت غربت امام هشتم (علیه آلاف التهیه و الثنا) است.
در باور من این نهفته است که غربت امام عصر ارواحنا فداه، از تمامی ائمه علیهم السلام و حتا از امام زادگان شریف آرمیده در تمامی نقاط کشور عزیزمان هم بالاتر و دلسوزتر است. نه بارگاهی نه گنبدی و نه ضریحی که به این شکل به ایشان متوسل شویم. توجه چشمان و دلهای بی معرفتمان در مواجهه ی با ضریح و گنبد، به غلیان می افتد که نالان و گریان متوسل به او شویم و از او بخواهیم تا در رفع مشکلاتمان ما را دستگیری و یاری نماید.
غافلیم و صد افسوس که در غفلتمان پایدار، که حتا توسلات به ائمه پیشین علیهم السلام نیز با امضای نورانی صاحب زمانمان به منصحه استجابت راه می یابد.
تنها امام معصوم و حی و حاضری که بارگاه و ضریحِ توسلش، در قلوبِ ما یافت می شود؛ در برقهای چشم نوازِ طلای ناب ضریح و گنبد بارگاه دیگر امامان گم گشته.
قلبهامان، بقیع خاموش امام عصرمان گردیده که در ظلمت غفلت، حتا قطعه سنگی از محبت هم در آن به سختی خواهی یافت.