منش بزرگوارانه از ائمه معصومین علیهم السلام تنها در بخشش های کریمانه و نوازشهای دلسوزانه ی یتیمان منحصر نمی گردد. رفتار و منش بزرگوارانه ی ائمه بویژه امیرالمونین علی علیه السلام در مواجهه با مخالفان و منتقدان جای بسی تامل و دقت دارد.
در تاریخ نقل است که پس از بیعت عموم مردم مدینه با آن حضرت، عمّار یاسر به خدمت ایشان آمد و عرض کرد: « اى امیرالمؤمنین! همه اقشار گوناگون مدینه به خدمت شما آمدند و بیعت کردند. تنها برخى از افراد مشهور هنوز بیعت نکرده اند. اگر امیرالمؤمنین مصلحت بداند، ایشان را فراخواند تا هماهنگ با مهاجر و انصار، بیعت کنند. » امیرالمؤمنین، على (علیه السلام) فرمودند: « اى عمّار! کسى که به ما رغبت ندارد، ما را نیز به او حاجتى نیست؛ (پس دیگر) دیدار او چه لزومی دارد؟ » در این هنگام، مالک اَشتر نخعى گفت: « اى امیرالمؤمنین! فراخواندن این افراد به مصلحت مى باشد، از آن جهت که وقتی آنان بیعت کنند، فردا کار ما با آنها به شمشیر و جنگ کشانده نمیشود. مردمان به منظور رعایت مصلحت کار خویش در پیروی از تو رغبت مى کنند، شما نیز مصلحت کار خویش را حفظ کن و همگان را بر خدمت و اطاعت خود تشویق نما. » امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جواب به مالک فرمودند: « اى مالک! من مردمان را بهتر از تو مى شناسم. بگذار تا مطابق نظر خویشتن عمل کنند.»
منش رفیع و مشی کریمانه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) مخالفین حکومت خود را مجبور به بیعت با خود ننمود. به گواه تاریخ، این برخورد رئوفانه ی امام علی (علیه السلام) تنها منحصر به منتقدین و مخالفین خاموش نبود؛ بلکه حتا رفتار امام (علیه السلام) در برخورد با مخالفینی که پرچم تضاد و تقابل را به صراحت برافراشته بودند نیز مشهود است. به عنوان نمونه، بردباری امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با کارشکنیهای خوارج، که از مخالفین بارز و شاخص حکومت او بودند، این رفتار حضرت را به خوبی نمایان میسازد.
روزى جـمـعـى از خوارج وارد مسجد کوفه شدند تا با شعارهاى مداوم، سخنرانى امام على (علیه السلام) را بـر هم زنند. درحالی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سرگرم سخنرانى بود، یکى از آنان بپا خاست و فریاد زد: "لا حُکمِ إِلاّلِلّه"، و دیگرى از سویى دیگر فریاد برآورد: "لاحُکمِ إِلاّ لِلّه" و سوّمى از گوشه ی دیگر مسجد همین شعار را تکرار نمود. سپس گروهى برخاستند و به پیروی از آنان این شعار را سر دادند. حضرت بـا بـزرگـوارى خـاصـّى مـخـالفـت هـاى آنـان را تحمّل نموده، آنگاه خطاب به مردم فرمودند: "شعار حقّى است که (آنان) از آن باطل اراده مى کنند. « سپس خطاب به خوارج در مسجد فرمودند: " تـا زمانی کـه دسـت بـر شـمـشـیـر نـبـردیـد و بـا مـا هـسـتـیـد، از سـه اصل اساسى برخوردارید:
1. از ورود شما به مسجد براى نماز جلوگیرى نمى کنیم.
2. تا وقتى که با ما هستید، از حقوق بیت المال شما را محروم نمى کنیم.
3. تا شما جنگ را آغاز نکنید، ما با شما نمى جنگیم. »
لذا آنچه حکومت کوتاه امیرالمونین، علی (علیه السلام) را متمایز میسازد، ملایمت، بردباری و منش بزرگوارانه ی آن حضرت در برخورد با مخالفان و منتقدین است؛ چه آنان که مخالفت خود را به صراحت ابراز نمیکنند و چه آنان که علنا بر طبل مخالفت کوبیده و با رفتار خود آنرا اظهار مینمودند. این برخورد رئوفانه و بزرگوارانه، برخاسته از نگرش عمیق و ژرف اندیش امام (علیه السلام) نسبت به مردم و حکمرانی است. نگرش ایشان به افراد تحت حکومت خود قبل از آنکه از زاویه موافق و مخالف باشد، نگرشی انسانی و برادرانه است. چنین نگرشی به خوبی در نامه ی آن حضرت به مالک اشتر (فرماندار امام در مصر) منعکس گردیده است؛ آنگاه که می فرمایند:
« مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرارده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوانی شکارى باشى که خوردن آنان را غنیمت دانى؛ زیرا مردم دو دسته اند: دسته اى برادر دینى تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند، یا مشکلی برایشان پیش می آید، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتکب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گیر، آنگونه که دوست دارى خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.»
... و تاریخ کی و کجا دوباره همچون امیری اینچنین مهربان و کریم بر خود خواهد دید...
برگرفته از کتاب
«الگوهاى رفتارى امام على (علیه السلام) »
تالیف: مرحوم محمّد دشتى