هر روزی برای ما یک حس و حال متفاوتی داره
امروز هم برای من یک حس و حال خیلی متفاوتی وجود داره
یک حس که وقتی تا الانشو نگاه می کنم از طولانی بودنش حالم گرفته میشه ...
و وقتی به آینده ش فکر میکنم امید تو دلم موج می زنه ...
اما به همون حس امیدی که امروز به من انرژی میده و منو سرحال میاره به شما می گم:
فرداهایی که قراره یک مرد دلسوز برامون بسازه خیلی خیلی خیلی بهتر از اونیه که الان درش هستیم...
فردایی که قرار نیست هیچ کس بدون دلیل به کسی زور بگه و تهمت بزنه
فردایی که کسی جرأت نداره حق کسی رو بخوره
فردایی که وقتی از خواب بیدار میشی دروغ دورو بَرِتو پر نکرده
فردایی که یک عده قدرتمند از قدرتهاشون سوء استفاده نمی کنند تا هر بلایی که دلشون بخواد سر آدمای تحت قدرتشون بیارن
فردایی که همه واقعا کنار دستی هاشون رو از ته دل دوست دارن و دیگه کسی فقط به فکر خودشو منافع خودش نیست...
فردایی که ...
فردایی که ...
خدایا من دیگه درمونده ام که چه کار کنم تا به اون روز قشنگ آرزوهام برسم ؟؟!
ای خدای مهربون خودت برامون کاری کن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نهم ربیع روزیه که همون حس قشنگ و پر از امید رو تو درونم زنده میکنه
روزی که آغاز سرپرستی پدر مهربونم امام زمان ارواحنافداه است.