سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بلای جانسوز عصر ما غیبت نیست غفلت است.
حال و روز شیعه در این عصر، از دو وجه بیرون نیست؛
یا معصوم خاتم را محبوب خویش می داند یا سر به آستان طاغوت می ساید.
شیعه اگر در حضور آب، دل به سراب می سپارد، چگونه نام خود را «شیعه»می گذارد؟

ادامه مطلب...

دور یا نزدیک؟
پنج شنبه 88/4/4 | روحی

بی شک هریک از ما دنیایی آرمانی و ایده آل آمیخته با امنیت، آسایش، رفاه و نیکبختی در ذهن خود به تصویر کشیده و همواره در زندگی به دنبال دست یافتن به آن می باشیم.
برای رسیدن به این آرزوست که طرح ها و برنامه ها تنظیم کرده و نقشه ها کشیده به سراغ افراد کارآمد و خبره رفته و مناسب ترین ها را بر می گزینیم تا جامعه را با هدایت های سازنده خویش به سمت دنیای آرمانی مان رهنمون سازند؛ لیکن آنچه عملا تجربه می کنیم چیست؟

ادامه مطلب...

خیر عظیم
سه شنبه 88/4/2 | روحی

ای خدای ماه رجب!
ای مهربانی که چشمانمان فقط به روی خوبی و خیر تو گشوده گردیده و بر هر خشم و عقابی از سویت بسته!

از تو می خواهیم
در برابر تمام کاستیهامان،
            در برابر تمام بی معرفتیمان،
                      در برابر همه ی خواسته ها و ناخواسته هامان،

خیر عظیم و بی پایان حکومت ولیت و حجتت را به ما عطا نمایی
تا همه ی نیکیهای دنیا و آخرت نصیبمان گردد
    
                                   و تمامی بدیهای دنیا و آخرت از ما دور گردد.

                                                                      آمین یا رب العالمین

 

برگرفته از دعای رجبیه
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْر وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوص ما اَعْطَیْتَ وَزِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْمآءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّارِ


 

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد

ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم

مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز

می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها

تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...

سید حمیدرضا برقعه ای


 

اکنون خلافت را همچون اشترى مهار کرده و جهاز بر نهاده، در اختیار گیر!

اما روز حشر بی گمان فرا خواهد رسید.

و بدان که دادگرترین حاکم، خداوند و دادخواهترین مدعّى، محمّد و بهترین میعادگاه قیامت است

و در آن روز، تباهکاران به زیان در خواهند ماند.

فرازی از خطبه ى فدکیه حضرت زهرا(علیها السلام)           


رهایی از منیت
چهارشنبه 88/2/23 | روحی

آقاجان!
میدانم این فضای مجازی هم، لطف و عنایت شماست تا روزی ، شاید هفته ای و شاید هم ماهی یکبار به ما یادآوری کند که چون شمایی داریم که در کشاکش سختیهای زندگی و ناملایمات این دنیا دستگیر و نجات بخش مان هستید.
در این هیاهوی بی عدالتی ها و غارتها، کشمکش قدرت ها و آماج دشنام ها، بحران های اقتصادی و آدم کشی، و حتا این ایام پر قیل و قال انتخابات، این فضای مجازی، موهبتی از جانب شماست که بی دغدغه، ساعتی با شما خلوت کنیم و سینه هامان را از عطر حضورتان آکنده سازیم.

مولای من!
سپاس این همه لطف و عنایت شما، باز هم نمک نشناسی ماست. شاید فضا معطر به نام شماست اما باز هم منیت ها در گوشه ای هر چند گذرا و کوتاه، خودنمایی میکند.

 

این وبلاگ من است به من سر بزنید؟!

 

این منیت روح آزار! هیچگاه و هیچ جا رهایمان نمی کند!
میخواهیم از شما بگوییم و از حریمتان مرزبانی کنیم اما...

ای پدر مهربان!
در تمام دوران غفلت بار زندگی، دستگیرمان بوده ای و حس استجابت دعاهای خیرخواهانه ی شما، قرین زندگی کم آشوبمان بوده است. امروز و در این لحظات ناب که فرصت گفتگو داده اید، از شما می خواهیم ما را به دعایی برای رهایی از تکبر و غرور و منیت یاری رسانید، هرچند که ما در امر دعا برای تعجیل در ظهورتان قصور نموده ایم.


سیل عظیم
یکشنبه 88/2/6 | روحی

در مواجهه با گرفتاریهای دیگران با روزگار اینگونه می اندیشیم که اگر ما جای آنان می بودیم تا قبل از درگیر شدن با اینگونه سیل عظیمٍ بلایا، خود را به بلندای روزگار می رساندیم و از آنجا نظاره گر زمانه ی بی رحم می نشستیم. محال است ما در گرداب مشکلات غرق گردیم ...

غافل از آنکه دنیا و مشغله های آن به یکباره پای ما را به درون خود می کشد،

و زمانی دست و پا زنان به دنبال ساحلی می گردیم که هیچگاه بدان نخواهیم رسید.

مثال ما مثال پسر نوح است آن زمان که پدر، او را برای نجات از عذاب عظیم الهی به سوی کشتی خود فرا خواند اما ...

سرانجام داستان عبرت آموز نوح و پسرش آن است که پدر به پروردگار شکوه می کرد: بارالها مگر فرزندم از خاندان من نبود که اینچنین مغروق گشت...
ندا آمد : او از اهل تو نیست و هر آنکه از اهل تو نباشد مغروق است.
.
.
.

افکارت را متمرکز کن و پندار و باور خویش را بر این اعتقاد استوار ساز، که به قله های رفیع این دنیا نمی توان دل خوش داشت باید کشتی نجاتی یافت که در زمانه ی غیبت سیلهای عظیمی در پیش است.


فصل گمشده
دوشنبه 88/1/31 | روحی

وبلاگ نویس شهیری نگاشته بود : « با اینکه بهار شده اما من هنوز بخاری اتاقم را خاموش نکرده ام و ژاکت کهنه زمستانی ام را می پوشم و مدام سردم است. هوا بیشتر به روزهای آخر اسفند می ماند تا اول بهار. میدانم که امسال بهار نخواهد شد و من یکراست می افتم وسط تابستان داغ و جانگیر و تابستان هم فصل من نیست. پاییز هم نبود و زمستان... فصل من گم شده است... »

من میگویم : همه ی ما فصل بهارمان را گم کرده ایم، همه ی انسانیت فصل بهارش را گم کرده است.
و هیچ کس از این فصل زیبای گمشده خبری ندارد!

تازگی و طراوت از دست رفته ی زندگانی بشر، نشان از گم شدن این فصل است.
گرم نخواهی شد نه با این ژاکت کهنه نه با هزار بخاری و نه با هیچ چیز...
این زمستان حتا بر تابستان هم سیطره خواهد داشت. متعجب نشو که این احساس یخ زدگی و سرما در تابستان هم آزاردهنده است.
تمامی تابستان و پاییز و زمستان را به امید یافتن این فصل بودیم اما ...
خدا می داند این فصل در کجای تاریخ به بهار گمشده ختم خواهد شد؟!


شاید شما هم ایمیلی را با عنوان « رقص آرام » دریافت نموده باشید

این عنوان یک شعر نسبتا زیبا از سروده ی یک دختر نوجوان سرطانی در بیمارستان نیویورک آمریکاست.

ادامه مطلب...

<   <<   11   12   13   14   15      >